در سيستمهاي بهم پيوسته برق، با توجه به صرفهجوييهاي مقياس (Economies of Scale)، توليد انرژي الكتريكي بصورت مركزي و توسط نيروگاههاي بزرگ صورت ميگيرد. در سالهاي اوليه پيدايش سيستمهاي بهم پيوسته، معمولاً سيستم با رشد سالانه حدود 6 الي 7 درصدي در مصرف انرژي الكتريكي مواجه بود. در دهه 1970 مباحثي از قبيل بحران نفتي و مسائل زيستمحيطي مشكلات جديدي را براي صنعت برق مطرح نمودند، بهگونهاي كه در دهه 1980 اين فاكتورها و تغييرات اقتصادي، منجر به كاهش رشد بار به حدود 6/1 الي 3 درصد در سال شدند. در همين زمان هزينه انتقال و توزيع انرژي الكتريكي نيز به طرز قابل توجهي افزايش يافت. لذا توليد مركزي توسط نيروگاههاي بزرگ، اغلب به دليل كاهش رشد بار، افزايش هزينه انتقال و توزيع، حاد شدن مسائل زيست محيطي و تغييرات تكنولوژيكي و قانونگذاريهاي مختلف غير عملي شدند. در دهههاي اخير، تجديد ساختار صنعت برق و همچنين خصوصيسازي اين صنعت، مطرح و در برخي كشورها اعمال گشته است. طي اين مدت، به خاطر بالا بردن بازده بهرهبرداري و تشويق سرمايهگذاران، صنعت برق دستخوش تغييرات اساسي از لحاظ مديريت و مالكيت گرديده است، به طوريكه براي ايجاد فضاي رقابتي مناسب، بخشهاي مختلف آن از جمله توليد، انتقال و توزيع از هم مستقل گرديدهاند. در محيط تجديد ساختار يافته صنعت برق، متقاعد نمودن بازيگران بازار به سرمايهگذاري در پروژههاي چندين ميليارد دلاري توليد و انتقال توان آسان نيست. اين تغيير و تحولات از يك طرف و همانطور كه قبلاً نيز اشاره شد، عواملي همچون آلودگي محيطزيست، مشكلات احداث خطوط انتقال جديد و پيشرفت فناوري در زمينه اقتصادي نمودن ساخت واحدهاي توليدي در مقياس كوچك در مقايسه با واحدهاي توليدي بزرگ از طرف ديگر، باعث افزايش استفاده از واحدهاي توليدي كوچك تحت عنوان "توليدات پراكنده" (DG) كه به طور عمده به شبكههاي توزيع متصل شده و نيازي به خطوط انتقال ندارند، گرديده است
![]() |
حجم: 2.50 MB |
![]() |
رمز: www.power2.ir |
![]() |
تعداد صفحات: 176 |
![]() |
نوع فایل:pdf |